سالگرد جونموون!!
سلاااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااام
خوبـــــــــــــــــــــــــين دوست جوناااااام گل جووونام؟
ما که کلي خوب دارررريم
خبر دارين که14 سالگردمون بووووود؟خبر ندارين؟ولي يکم فکر کنين خبر داريناااااا
ديــــــــــــــــــــدين خبر داشتين جوگولوهااااااااااااااااااااا
اصنشم باورم نميشه1سال گذشت.اخه ميدونينمن اصلا قسط دوستي نداشتم و همش اوايل سعي ميکردم رابطم با ميلادي
جونم کم باشه تا بهش وابسته نشم ولي الان ميلاد جيجل خووووووووودمه
1سال با همه ي خوبي ها و بديهاش گذشت(خودمونيما ميلاد اولين کسيه که تونسته منو تحمل کنه اونم1ساال)
1روز قبل از سالگردمون از خونشون زنگيد:
ميلي:دوست دارم نازناز(اروم داشت ميگفت)
منم که هميشه ميبينم از خونشون ميزنگه ميگم بلند بگو...من:بلند بگو
ميلي:دوست داررررررررررررررررررم(داد زد)
من:ميلاد جونم زشته ديوونه
ميلي:نازي دوست دارم(داد زد باز)
من:اِ ميلاد زشته بسه ديگه
ميلي:ميخواي داد بزنم بگم نازي عاشقتم؟
من:نه گلم بسه ديگه الان مامانت بهت ميگه زن ذليلااااا
ميلي:اونا همه ميدونن من خيلي دوست دارم
و..........
از چند روز قبل احساس خطر ميکردم(انگار جنگ تو راهه)يه حدسايي هم زده بودم واسه جشن
2شب بود ميلادم دير ميومد خونه...شب بهش گفتم ميلادي چرا دير مياي خونه؟
ميلي:فدات شم جمعه بهت ميگم
منم که حدس ميزدم به خاطرسالگردمون گفتم:ميلاد جونم تو سوروساط برگذاريه جشن که نيستي؟
ميلي:نيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدونم
من:ميلاد جونم دوست دارم توتايي تنها باشيم جشن نگير
ميلي:باشه گلم توتايي تنهايي
و...................
ولي فردا شب گفت:ناازي به دوستات بگو جمعه هتل پرشيا جشنه
من:ميلي مگه نگفتم جشن نگير
ميلي:اخه دوست دارم خوشحالت کنم خانمم و.............منم راضي شدم
ديگه واسش کادو که از قبل خريده بودمو تزئين کردم(يه سِت کروات ساعت جاسوئيچي وکيف پول و يه قلب گرفته بودم)
البته اصلا قابلتو نداره عسيس دلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
به دوستام گفتمو فرداش ازانس گرفتيمو ساعت 1:45 اونجا بوديم
ولي هيچکس نبووووود...منو ميگين کلي تعجب کردم
به ميلي زنگيدم:کجايي ميلاد؟ميلي:من نميام گلم(با خنده داشت ميگفت)
ديگه 2مين بعد اومد....بعد از سلامو ايناااااا
گفتم که 3تا ميزو بهم بچسبوه تا راحت باشيم ميلادمم اينکارو کرد
5مين بهدم دوستاش اومدن(علي و يلدا.رضا.امير)(ناهيد.سحر.نيلوفر هم با من بودن)
ديگه يه صندليو گذاشتيم واسه کادوها و همه نشستيم
همه ي دوستاي من نشسته بودن دور من ميلادم جا نداشت!پاشدم يه صندلي اوردم که ميلاد اومدو پيشم نشست
وااااااااااااااااااااي که فقط داشتيم از دست اقا رضا ميخنديدم
اول که از راه اومد ميخواستيم سفارش بديم منو رو گرفته بود دنبال قيمه ميگشت!!
کادوشم که گذاشت گفت ببخشيد ديگه کميته امداد بيشتر از اين بودجه نداد
اقا رضا از نيلو خيلي خوشش اومده بود ديگه فاميل داماد(که دوستاي ميلاد ميشن)ميخواستن با زور رضارو به نيلو قالب کنن
ديگه با زور نشوندنش وسط سحر و نيلو ديگه اونم تا ميتونست زبون ريخت
من که از خنده دلم درد گرفته بووووووود
يلداگفت که صفاتو خوبو بد همو بگيم
من:يعني بگم؟
همه:اره ديگه
من:خوب ميلاد که اصنشم بد نيست فقط اوايل که عصباني ميشد بد ميشد که من درستش کردم
خوبشم که خيلي مهربون با گذشت صبور و فداکاره که من اصنشم ايچوري نيستم
حالا نوبت ميلادم شد:نازيه من که خوب خوب
من:نه ميلاد همه رو بگو ديگه
ميلي:من نازيه 22سال رو ميبينم که کلي خانم شده
و بهترين چيز در مورد نازي سادگي و پاک بودنشه
و اين سوالو بيشريا گفتن.........
ديگه ميلاد همش پسه پوست ميکرد ميزاشت دهنم
ولي ما همچنان از دست اقا رضا داشتيم ميخنديديمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد ميلادم رفت پيش کارگراي اونجا و بهدنشم با کيک اومد
واااااااااااااااااي روش فشفشه بود يکيشم داد به من....بعد کيکو بريديم
ميلاد يه دونه کاکائو گذاشت دهنم يهو علي ديد:ميلاد دوباره بزار ما نديديم!!
من:وااااااااااااااااا
بهد دوباره اقا امير گفت و توتايي همزمان گذاشتيم دهن هم(عروس دامادا عسل ميزارن ما کاکائو)
و ديگه کيکو تقسيم کردم(ميلاد يه ذوقي کده بود ميگفت ببينين خانمم کدبانوِ)
نوبت کادوها شد...اول واسه اقا رضارو باز کردن يه ادکلن خيلي خشمل بود که تکونش ميداديم اکليلي ميشد
اقا اميرم زحمت کيکو کشيده بود علي و يلدا هم توتا جا سوئيچيه قلب گرفته بودن که ميرفت داخل هم
سحرو ناهيدم يه گوسفندو يه جفت گوشواره و نيلو هم يه دسته گل خشمل که دست همگي دَد نکنه
حالا نوبت کادو ي ميلادم بود...اول يه ادکلن برام گرفته بود بعد يه کادوي بزرگ که باز کدم ديدم اون پالتويي که دوسش داشتم
(اخه يه روز با نيلو رفتم هفت تير بهد از اين پالتو خوشم اومد به ميلي گفتم اونم به نيلو گفته بود که برام بخله و
به منم گفته بود دست نگه دار تا قيمتا ارزون شه)واي که کلي ذوق مرگ شدم خيلي هديه ي خوبي بود ميسي گلم
بهدم که کادوي منو باز کردو بهدم يلدا گفت پس هيچ کس واسه ميلاد کادو نياورده؟
که نيلو گفت گل واسه ميلاده...موقع رفتن به ميلاد گفتم جاسوئيچيه و گوسفنده و گلرو ببره اون
ولي گفت که چه فرقي داره منو تو نداريم بهدن که ازدواج کرديم واسه توتامون ميشه
و ديگه ساعت 5:30 يلدا تا مترو رسوندمونو ما اومديـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
خيلي خيلي خوش گذشت جاتون خالي بود ايشالا علوسيمون همتون دعوتين
بگيـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن ايشالا!
افرين
بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس گنده ی گنده
راستی هنوز کامم خلابه الان تو نتم